سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صدقه دارویى است درمانبخش و کردار بندگان در دنیاى آنان پیش دیده‏هاشان بود در آخرت ایشان هرچه را در این جهان کنند ، در آن جهان بینند . [نهج البلاغه]
 
جمعه 88 مرداد 2 , ساعت 7:26 عصر


.: سوال:

سبرای یافتن پاسخ پرسش‌های یاد شده توجه به چند نکته ضروری است:

1. روشن بودن امر ظهور
در روایات متعددی بر این نکته تأکید شده است که امر ظهور امام مهدی(ع) از آفتاب نیز درخشان‌تر است. به همین دلیل، این امر بر هیچ کس مشتبه نخواهد شد و هیچ کس در حقّانیت آن تردید نخواهد کرد.
در این زمینه از امام محمّد باقر(ع) چنین نقل شده است:
تا آسمان و زمین ساکن است، شما نیز ساکن و بی‌جنبش باشید ـ یعنی علیه هیچ‌کس خروج نکنید ـ که کار شما پوشیدگی ندارد. بدانید که آن نشانه‌ای از جانب خدای عزّوجلّ است نه از جانب مردم، بدانید که آن از آفتاب روشن‌تر است و بر نیکوکار و زشت‌کار پنهان نخواهد ماند. آیا صبح را می‌شناسید؛ امر شما همانند صبح است که پنهان ماندن در آن راه ندارد.1
ابتدای روایت، هشدار به کسانی است که با پیش‌افتادن بر امامان معصوم(ع) و با امید تشکیل دولت اهل‌بیت(ع) دست به قیام‌های نابه‌هنگام و حساب نشده می‌زدند و سرانجام خود و گروهی از شیعیان ناآگاه را به هلاکت می‌انداختند.
در روایت دیگرى، میمون البان از آن حضرت چنین نقل می‌کند:

 


من در خیمه امام باقر(ع) نشسته بودم که امام یک طرف خیمه را بالا زد و فرمود: امر ما از این آفتاب روشن‌تر است، سپس فرمود: نداکننده‌ای از آسمان ندا می‌کند که امام، فلان پسر فلان است و نام او را می‌برد و ابلیس ـ لعنت خدا بر او باد ـ نیز از زمین ندا کند؛ همچنان‌که در شب عقبه بر رسول خدا(ص) ندا کرد.2
در همین زمینه مفضل بن عمر از امام صادق(ع) چنین روایت می‌کند:
از ابی عبدالله [امام صادق](ع) شنیدم که می‌فرمود: «فریاد نکنید. به خدا سوگند امام شما سالیانی از روزگارتان غیبت کند و حتماً مورد آزمایش واقع شوید تا آنجا که بگویند: او مرده یا هلاک شده و به کدام وادی سلوک کرده است؟ و چشمان مؤمنان بر او بگرید و واژگون شوید همچنان‌که کشتی در امواج دریا واژگون شود، و تنها کسی نجات یابد که خدای تعالی از او میثاق گرفته، در قلبش ایمان نقش کرده و او را به روحی از جانب خود مؤیّد کرده باشد. دوازده پرچم مُشتبه برافراشته شود که هیچ یک از دیگری بازشناخته نشود».
راوی گوید:
من گریستم، آنگاه فرمود: «ای اباعبدالله! چرا گریه می‌کنى؟» گفتم: چگونه نگریم در حالی که شما می‌گویید: دوازده پرچم مشتبه که هیچ یک از دیگری بازشناخته نشود، پس ما چه کنیم؟ راوی گوید: امام به پرتو آفتاب که به داخل ایوان تابیده بود، نگریست و فرمود: «ای اباعبدالله! آیا این آفتاب را می‌بینى؟» گفتم: آرى، فرمود: «به خدا سوگند امر ما از این آفتاب روشن‌تر است».3
با توجه به روایات یاد شده، می‌توان گفت پدیدة ظهور و مقدمات آن، چنان واضح و روشن است که به هنگام وقوعش، همة مردم از آن آگاه می‌شوند و به حقانیت آن پی می‌برند. این‌گونه نیست که تنها جمعی محدود از شیعیان از آن باخبر شوند و به همراهی با آن برخیزند.
بنابراین، اینکه می‌بینیم کسی در گوشه‌ای از کشور عراق یا ایران، خود را به عنوان یکی از شخصیت‌های مطرح در عصر ظهور معرفی می‌کند و عدة ناچیزی از مردمان ناآگاه یا فریب‌خورده نیز با او همراهی می‌کنند، اصلاً با واقعیت‌های ظهور که پدیده‌ای جهانی و قابل درک برای همگان است، همخوانی ندارد.


2. نبود ابهام در شخصیت و نشانه‌های مهدی موعود(ع)
در روایات فراوانی که از پیامبر اعظم(ص) و امامان معصوم(ع) وارد شده، همة ویژگی‌ها و نشانه‌های منجی موعود اسلام مشخص شده است و هیچ ابهامی در مورد شخصیت او و چگونگی ظهورش وجود ندارد. بنابراین، می‌توان گفت اگر کسی به درستی به مطالعة معارف مهدوی بپردازد و روایات نشانه‌های ظهور را با دقت و تأمل بررسی کند، هرگز دچار تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست نمی‌شود و فریب مدعیان دروغین را نمی‌خورد. اینکه در گذشته و امروز کسانی به طرح ادعاهای دروغین پرداخته و کسانی هم با آنها همراهی کرده‌اند، دلیلی جز نادانی و ساده‌لوحی پیروان و شهرت‌طلبی و دنیاخواهی مدعیان نداشته است.
افزون بر این، باید توجه داشت که نشانه‌های ظهور ـ چنان‌که در روایات هم، آمده است ـ مانند دانه‌های تسبیح به هم پیوسته‌اند و در ارتباط با هم معنا و مفهوم می‌یابند.4 به بیان دیگر نشانه‌های ظهور به ترتیبی خاص، در فاصلة زمانی معین و با شرایطی مشخص رخ می‌دهند و این گونه نیست که رویدادی مانند خروج خراسانی یا یمانى رخ دهد، بی‌آنکه مقدمات آنها که در روایات به آنها اشاره شده است، فراهم شده باشد یا دیگر رویدادها و نشانه‌های مرتبط با آنها رخ داده باشد.


3. لزوم مراجعه به فقیهان و عالمان حوزة مهدویت
افزون بر آنچه گفته شد، راه دیگری نیز برای
در امان ماندن از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست و مواجه نشدن با خطر پیروی از مدعیان دروغین وجود دارد و آن مراجعه به فقیهان، عالمان و صاحب‌نظران حوزة مباحث مهدوی است.
تجربة تاریخی نشان می‌دهد که هرگاه اشخاص به دلیل غرور و خودپسندی و باور بیش از حد به خود از فقیهان و عالمان فاصله گرفته‌اند، به طرح ادعاهای واهی و بی‌اساس پرداخته و خود و جماعتی را به هلاکت انداخته‌اند. بنابراین، به محض مواجهه با فردی که خود را از یاران امام زمان(ع) و از زمینه‌سازان ظهور آن حضرت معرفی می‌کند، پیش از هرگونه تطبیق و تصدیق، باید به سراغ فقیه و عالمی سرشناس رفت و موضوع را با او در میان گذاشت تا دچار گمراهی و سرگردانی نشویم.


4. ضرورت مطالعه در سرگذشت مدعیان مهدویت
مطالعة سرگذشت کسانی که از صدر اسلام تا عصر حاضر ادعای بابیت، وکالت، سفارت و مهدویت کرده‌اند و آشنایی با عوامل، زمینه‌ها و انگیزه‌های طرح چنین ادعاهایی می‌تواند ما را از بسیاری از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست و درافتادن در دام مدعیان دروغین در امان نگه دارد.


نویسندة کتاب امام مهدی(ع) از ولادت تا ظهور مدعیان مهدویت در طول تاریخ را این‌گونه تقسیم می‌کند:
1. کسانی که دیگران روی انگیزه‌های خاصى، آنان را «مهدی» نجات‌بخش خواندند.
2. کسانی که به انگیزه جاه‌طلبی و قدرت‌خواهی چنین ادعای دروغینی نمودند.
3. کسانی که طبق نقشة استعمار و به اشاره بیدادگران، به چنین دجال‌گری و فریب، دست یازیدند و بی‌شرمانه خود را مهدی نجات‌بخش، معرفی کردند.5

بی‌تردید، مطالعه در احوال هر یک از این گروه‌ها، در عصر حاضر که ادعاهای دروغین بیش از هر عصر دیگری به چشم می‌خورد، نقش بسیار مهمی در تشخیص مهدی موعود راستین از مدعیان دروغین مهدویت دارد.6
با توجه به نکات یاد شده در می‌یابیم که شناسایی مدعیان دروغین و در امان ماندن از تشخیص‌ها و تطبیق‌های نادرست در حوزه مهدویت چندان کار دشواری نیست و اگر کسی از صمیم قلب در پی هدایت و یافتن راه درست باشد، هرگز در دام شیادانی که از باور راستین مردم برای رسیدن به مقاصد دنیوی خویش، سوءاستفاده می‌کنند، نخواهد افتاد.


--------------------------------
پی‌نوشت‌ها:
1. محمد بن ابراهیم نعمانى، کتاب غیبت نعمانى، ترجمه: محمّد جواد غفارى، باب 11، ص 286، ح 17؛ بحارالأنوار، ج 52، صص 139 و 140، ح 49.
2. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ترجمه: منصور پهلوان، ج 2، ص 555.
3. همان، صص 23 و 24.
4. در یکی از این روایات از رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده است، «نشانه‌های ظهور چون دانه‌های یک تسبیح (گردن‌بند) است که رشتة اتصالش بگسلد و دانه‌های آن یکی به دنبال دیگری فرو ریزد.» (نورالدین علی بن ابی بکر الهیثمى، مجمع الزوائد و منبع الفوائد؛ ج7، ص 321)؛ همچنین ر.ک: سیّد علی بن موسی ابن طاووس، الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر، ص 114.
5. امام مهدی(ع) از ولادت تا ظهور، صص 566 و 567.
6. برای آشنایی بیشتر با منابع مطالعاتی این موضوع ر.ک: علی اکبر مهدی‌پور، کتابنامه حضرت مهدی‌(ع)، ج 2، صص 637 و 638



لیست کل یادداشت های این وبلاگ